مطالب بیان شده در جلسه نوزهم نقد اخباری 👆 👆 👆
راویان ضعیف در کافی
در کتابهای رجالی، افراد بسیاری تضعیف شدهاند که نام اکثر آنها در اسناد کافی دیده میشود، به عنوان نمونه به چند نفر اشاره میکنیم:
ـ محمد بن علی صیرفی ابو سمینه. نام این راوی که استاد احمد بن ابی عبدالله برقی ـ صاحب محاسن ـ بوده،
در بیش از 250 روایت در کافی دیده میشود که معمولاً با عنوان “محمد بن علی” از وی یاد شده است.
نجاشی درباره وی میگوید که وی جداً ضعیف و اعتقاد وی فاسد بوده و در هیچ چیزی بر وی اعتماد نمیگردد.
او به قم وارد شده در حالی که (پیشتر) در کوفه به دروغ گویی شهره گشته بود. در قم بر احمد بن محمد بن عیسی وارد شد، سپس به غلو اشتهار یافت.
لذا او را طرد کردند، احمد بن محمد بن عیسی او را از قم بیرون کرد. ـ رجال نجاشی، ص 332 / 894.
فضل بن شاذان در برخی کتابهای خود نام شماری از کذّابین معروف را آورده و میافزاید که اشهر ایشان ابو سمینه است. رجال کشی، ص 546 / 1033،
و نیز برای ملاحظه سایر کلمات رجالیان درباره وی ر. ک. فهرست شیخ طوسی ص 412 /
625، ضعفاء ابن غضائری (مجمع الرجال، ج 5، ص 264).
ـ محمد بن موسی همدانی. نام وی در 30 روایت کافی دیده میشود. ابن ولید او را کذّاب و غیر ثقه خوانده کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 90 / ذیل 1817.
بر این باور است که کتابهای خالد بن عبدالله بن سدیر و دو اصل زید زرّاد و زید نرسی را او جعل کرده است.
فهرست شیخ طوسی، ص 174 / 269، 201 / 299 و 300.
ـ احمد بن محمد سیاری، نام وی در بیش از 40 روایت کافی دیده میشود. نجاشی وی را ضعیف الحدیث، فاسد المذهب، مجفوّ الروایة کثیر المراسیل خوانده رجال نجاشی، ص 80 / 192.
ابن غضائری از او با عبارت “ضعیف متهالک غال محرف” یاد کرده از محمد بن علی بن محبوب نقل میکند که وی به تناسخ قائل بوده
رجال ابن غضائری، ص 40 / 11 (مجمع الرجال، ج 1، ص 149).
کتاب قراءات وی یکی از منابع اصلی
روایات تحریف قرآن بشمار میآید.
ـ عبدالرحمن بن کثیر هاشمی، وی که در سند حدود 30 روایت از روایات کافی واقع است، تضعیف شده، نجاشی از قول “اصحابنا” نقل میکند که وی حدیث جعل میکرد.
رجال نجاشی، ص 234 / 621.
ـ عبدالله بن عبدالرحمن الاصم، وی که در سند حدود 100 روایت از کافی دیده میشود، در کتب رجالی شدیداً تضعیف شده است، نجاشی وی را “ضعیف غالٍ لیس بشیء” خوانده
رجال نجاشی، ص 217 / 566.
ابن غضائری او را از کذابین اهل بصره میداند
و کتاب زیارات وی را نشان از
“خبث عظیم و مذهب متهافت” میگیرد.
ضعفاء ابن غضائری، ص 76 / 87، (مجمع الرجال، ج 4، ص 25).
ـ علی بن حسّان هاشمی، وی که در حدود 40 حدیث در کافی از وی نقل شده در رجال نجاشی با وصف “ضعیف جداً” و “فاسد الاعتقاد” توصیف شده رجال نجاشی، ص 251 / 660.
علی بن الحسن بن فضال او را کذّاب میداند.
رجال کشی، ص 452 / 851 نیز ر. ک. ضعفاء ابن غضائری ص
77 / 88، (مجمع الرجال، ج 4، ص 176).
ـ محمد بن سلیمان الدیلمی، وی که نامش در حدود 40 سند از اسناد کافی دیده میشود، از سوی نجاشی با عبارت “ضعیف جداً
لا یعول علیه فی شیء” وصف شده است
رجال نجاشی، ص 365 / 987 و نیز ص 182 / 482.
همین طور پدر وی نیز که در اسناد چندی از کافی واقع است
شدیداً تضعیف شده است.
رجال کشی، ص 375 / 704، رجال نجاشی، ص 182 / 482؛
ابن غضائری، ص 67 (مجمع الرجال، ج 3، ص 165).
منابع کافی
مؤلفان منابع کافی بر چهار قسم میباشند.
قسم اول: مؤلفان معتبر در نزد طایفـﮥ امامیه.
قسم دوم: راویان تضعیف شده.
قسم سوم: در وثاقت مؤلف اختلاف نظر دیده میشود.
سهل بن زیاد که کتاب توحید و کتاب نوادر وی از مصادر کافی است،
قسم چهارم: مؤلف تضعیف شده ولی کتاب وی معتبر خوانده شده است.
از پارهای روایات کافی، وقوع تحریف در قرآن برداشت شده است. مراجعه به این احادیث نشان میدهد که در اسناد این روایات، کسانی چون معلی بن محمد و احمد بن مهران واقعاند که در کتب رجالی تضعیف شدهاند،
لذا نمیتوان مفاد این روایات را به عالمان امامی مذهب نسبت داد.
حال اگر از تمام بحثهای گذشته چشم بپوشیم و بپذیریم که شیخ کلینی تمام راویان کتاب کافی را توثیق کرده و این توثیق را معتبر بیانگاریم، باز این مطلب بر جای میماند که چه بسا این توثیق کلینی با تضعیف عالمان رجالی در تعارض باشد
و اگر نتوان دلیلی بر ترجیح توثیق کلینی بیابیم،
با تعارض توثیق و تضعیف،
سرانجام روایت از درجه اعتبار میافتد.
تنها به اشاره به این مطلب بسنده میکنیم که افراد چندی از سوی مؤلفان دیگر کتب اربعه تضعیف شدهاند
که همگی در اسناد کافی واقعند.
از شیخ طوسی آغاز میکنیم که یکی از منابع اصلی کتاب تهذیب و استبصار وی کتاب کافی است، وی در این دو کتاب، راویان چندی را با وصف “ضعیف جدّاً” یاد کرده که همگی از راویان کافی بودهاند که گاه روایاتی بسیار هم از آنها در کافی نقل شده است.
این افراد عبارتند از:
ـ سهل بن زیاد،
وی در نزدیک به دو هزار روایت کافی قرار گرفته و شیخ درباره او میگوید: ضعیف جداً عند نقّاد الاخبار. استبصار، ج 3، ص 261 / ذیل 935 و مقایسه کنید با رجال شیخ طوسی، ص 387 / 5699 = 4.
ـ محمد بن سنان
تهذیب، ج 7، ص 361 / ذیل 1464، استبصار، ج 3، ص 224 / ذیل 811
، از وی بیش از چهارصد حدیث در کافی نقل شده است.
ـ علی بن حدید
استبصار، ج 3، ص 95 / ذیل 325 و نیز ج 1، ص 40 / ذیل 112.
، وی در بیش از هفتاد روایت کافی قرار گرفته است.
ـ ابوالبختری وهب بن وهب
تهذیب، ج 9، ص 77 / ذیل 325 و نیز استبصار، ج 1، ص 48 / ذیل 134، ج 4، ص 9 / ذیل 340.
از وی حدود 20 حدیث در کافی دیده میشود.
ـ احمد بن هلال
استبصار، ج 3، ص 351 / ذیل 1253 و نیز ص 28 / ذیل 90، تهذیب ج 9، ص 204 / ذیل 812.
، از وی ده روایت در کافی نقل شده است.
شیخ صدوق نیز در کتاب من لا یحضره الفقیه
به ضعیف بودن یا فساد مذهب راویانی چند تصریح کرده، اشاره میکند که بر روایات منفرد آنها فتوا نمیدهد. این افراد همگی در اسناد کافی واقعند و گاه روایت کلینی از آنها بسیار فراوان است.
از این گروهند:
ـ سکونی
کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 344 / ذیل 5745.
.، نام وی در بیش از 450 روایت کافی مشاهده میگردد.
ـ سماعة بن مهران
کتاب من لا یحضره الفقیه ، ج 2، ص 121 / ذیل 1902.
، نام وی در بیش از 350 روایت کافی دیده میشود
و نیز وهب بن وهب
کتاب من لا یحضره الفقیه ، ج 4، ص 35 / ذیل 5023
که در حدود 20 روایت از وی در کافی نقل شده است.
بنابراین اگر بر فرض کسی ادعا کند که شیخ صدوق و شیخ طوسی همه روایات کافی را معتبر میدانستهاند،
این امر با اعتماد به قرائن خارجی بوده،
نه با تکیه بر قرائن داخلی، یعنی اعتبار حدیثی سلسلـﮥ راویان سند. لذا برای دیگران اعتبار شرعی ندارد.
البته سخن ما در اینجا در این نیست که راویان تضعیف شده بالا همگی ضعیف میباشند. به عقیده ما غالب این راویان معتبرند.
ولی کلام ما بر این است که به هر حال
درباره راویان کافی اختلاف نظر وجود دارد
و ما بینیاز از بحث سندی نیستیم.
نتیجه کلام این است که از راههای گوناگون به این نتیجه رسیدیم
که در اسناد احادیث کافی لازم است بررسی سندی صورت گیرد
و اعتبار تمام احادیث کافی سخنی است نادرست.