گلچین بحار
کتاب العلم
باب سیزدهم = کتمان نکردن علم ( 9 )
ج دو صفحه 64
جلسه دویست و پنجاهم بحار الانوار
( جلسه 178 از کتاب العلم )
تاریخ 1402.02.24
بعضی مطالب بیان شده در این جلسه👇👆
بحار ج2 ص64
الإحتجاج أَبِي جَعْفَرٍ ع … الْحَسَنَ الْبَصْرِيَ …
فَلْيَذْهَبِ الْحَسَنُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَوَ اللَّهِ مَا يُوجَدُ الْعِلْمُ إِلَّا هَاهُنَا
امام باقر ع : حسن بصري بهر راهي كه خواهد برود.
بخدا علم جز در اين خاندان يافت نشود.
وَ كَانَ ع يَقُولُ مِحْنَةُ النَّاسِ عَلَيْنَا عَظِيمَةٌ
إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ يُجِيبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ يَهْتَدُوا بِغَيْرِنَا
و پيوسته آن امام مىفرمود :
بلا و آزمايش مردم بر ما سخت گران است،
اگر ايشان را بخوانيم اجابت نمىكنند،
و چون تركشان گوييم جز به ما هدايت نشوند.
يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمن
امام رضا(ع) سه بار فرمود :
بهشت را برای او تضمین می کنم.
امام ع نمایندگان خود را برای
پرسش های علمی به او ارجاع می داد.
در میدان علم و عمل پیشتاز و ممتاز بود.
اهل عراق و ۵۴ مرتبه به سفر حج و عمره رفته بود .
که آخرین آنها به نیابت از امام رضا (ع) بود .
در برابر غالیان شیعه ایستادگی کرد
و هم در برابر منحرفان واقفیّه.
سران واقفیّه که منکر امامت حضرت رضا بودند، مبلغ بسیار قابل توجهی را برای وی ارسال کردند تا او نیز به واقفیه بپیوندد و منکر امامت امام هشتم(ع) شود. او این رشوه دهی را رسانه ای، و ضربه ای سخت به گسترش واقفیه وارد کرد.
علم وافر، تقوا و اطاعت کامل وی از امامت
سبب شده بود که در بین یاران امام رضا(ع)
چونان خورشید بدرخشد
و به عنوان فقیه ترین و دانشی ترین شاگرد امام، همواره نامبردار شود و از سوی آن حضرت
به سلمان فارسی زمان معروف شود.
بحار ج2 ص65 رجال الكشي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ أَخِيهِ جَعْفَرٍ قَالَ : كُنَّا عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع وَ عِنْدَهُ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ إِذِ اسْتَأْذَنَ عَلَيْهِ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ
جعفر بن عیسی از شاگردان امام رضاست. او می گوید: همراه با یونس در منزل امام بودیم. خبر دادند که گروهی از شیعیان بصره اجازه ملاقات می خواهند.
فَأَوْمَأَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِلَى يُونُسَ ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِذَا بَيْتٌ مُسْبَلٌ عَلَيْهِ سِتْرٌ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَّكَ حَتَّى يُؤْذَنَ لَكَ فَدَخَلَ الْبَصْرِيُّونَ
امام به یونس فرمود : در اتاق، پشت پرده بنشین
و از جای خود حرکت نکن تا به تو اطلاع دهم. بصریان آمدند
فَأَكْثَرُوا مِنَ الْوَقِيعَةِ وَ الْقَوْلِ فِي يُونُسَ وَ أَبُو الْحَسَنِ ع مُطْرِقٌ حَتَّى لَمَّا أَكْثَرُوا فَقَامُوا وَ وَدَّعُوا وَ خَرَجُوا
و از یونس بن عبدالرحمن بسیار بدگویی کردند. امام هم سرشان را پایین انداخته بودند و چیزی نمی گفتند. آنها هرچه خواستند علیه یونس گفتند و رفتند.
فَأَذِنَ يُونُسَ بِالْخُرُوجِ فَخَرَجَ بَاكِياً فَقَالَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ إِنِّي أُحَامِي عَنْ هَذِهِ الْمَقَالَةِ وَ هَذِهِ حَالِي عِنْدَ أَصْحَابِي
آنگاه امام به یونس فرمود : از اتاق بیرون بیا. اشکهای یونس تمام صورتش را خیس کرده بود. در حالی که گریه می کرد به امام گفت : قربانت گردم، من از مذهب شما اهل بیت دفاع می کنم،
ولی شیعیان شما با من چنین رفتار می کنند.
فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع يَا يُونُسُ فَمَا عَلَيْكَ
مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً
امام رضا (ع) فرمود : ای یونس!
وقتی که امام تو از تو رضایت دارد،
از این گونه سخنان دلگیر نباش .