تدریس کتاب المهدویة الخاتمة
جلسه نود و هفتم – صوتی
تاریخ : 06 / 03 / 1402
ادعای مهدویت ( 5 )
مطالب بیان شده در این جلسه👇👆
جلسه نود و هفتم المهدویة الخاتمة
مهدویه الخاتمه ج 2 ص 222 تا ص 233
یازده صفحه یک روایت استدلال شده احمد کذاب آورده شده و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد
که خلاصه آنها و مطالب نقد دیگر تقدیم می شود
كافی ج1 ص338 عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ : أَتَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَوَجَدْتُهُ مُتَفَكِّراً يَنْكُتُ فِي الْأَرْضِ
اصبغ بن نباته گويد : خدمت امير المؤمنين (ع) رسيدم و ديدم ایشان در انديشه و تفکر است
و به زمين مىكوبد
(با سر عصا يا انگشت به طورى كه جاى آن مىماند)
فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا لِي أَرَاكَ مُتَفَكِّراً تَنْكُتُ فِي الْأَرْضِ
أَ رَغْبَةً مِنْكَ فِيهَا فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِيهَا وَ لَا فِي الدُّنْيَا يَوْماً قَطُّ
گفتم: يا امير المؤمنين، چرا من شما را انديشناك و متفکر می بينم و به زمين مىكوبى، براى رغبت در آن ( خلافت در روى زمين ) است؟ فرمود نه، بخدا، هرگز روزى نبوده كه بخلافت يا بدنيا رغبت كنم
وَ لَكِنِّي فَكَّرْتُ فِي مَوْلُودٍ يَكُونُ مِنْ ظَهْرِي الْحَادِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً
فرمود: ولى در انديشه و فکر مولودى كه
از پشت من است يازدهمين فرزندم
او است همان مهدى كه زمين را پر از عدل و داد كند بعد از آنكه از جور و ستم پر شود،
تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ وَ حَيْرَةٌ
يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ
وَ يَهْتَدِي فِيهَا آخَرُونَ …
براى او غيبت و سرگردانى است كه
مردمى در آن زمان گمراه گردند
و بعضی دیگر هدايت شوند، …
مدعی دروغین ( احمد ) از کلمه ظهری یاء را
از آخرش می اندازد
و در نتیجه خودش را امام 13 می داند
نقدهایی که به جهت رد احمد بصری وارد شده
- سند روایت ضعیف و مجهول است
- 15 مورد آدرس داده شده کلمه ظهری درسته
- این تفکر خلاف چند هزار روایت است
- بدون یاء هم معنی صحیح دارد
- طبق مدعای غلط احمد نسل 15 مولی است نه یازدهم
- بعضی نسخه ها کلمه من ولدی ندارد
- کتاب رسول ابلیس دقیق و زیبا اختلاف نسخه ها را آورده
- ووو نقد های فنی دیگر …
جهت اطلاع :
از شگردهای مدعیان دروغین
تمسک به روایات ضعیف و دو پهلو و بی سند می باشد
و گاهی حذف یک کلمه از روایات
و گاهی حذف یک حرف از روایات
حذف ها کاملا معنی را عوض می کند
معما : نام گلی که با حذف حرف اولش
روی آب شناور می شود ؟
کدام جانور است که اگر حرف اولش را بر داریم عضو بدن می شود ؟
الله لله
له هو
نام کدام شهر است که اگر حرف اول آن را بر داریم اسم یک پسر حرف دومش را برداریم نام پسری دیگر می شود
اگر حرف سومش را برداریم یک سلاح جنگی می شود
اگر حرف چهارمش را برداریم واحد پول کشور ژاپن
و اگر حرف پنجمش را برداریم 29 حرف از حروف الفبا می شود ؟
ورامین
رامین امین
مین ین ن
کدام پرنده ایستکه وقتی به دو نیم شود
نام دو شهر می شود؟
نام چه شهریست که چهار حرف اولش نام یک پرنده و چهار حرف آخرش محل کسب و کار است و اگر حرف چهارم و پنجم آنرا برداریم نام یکی از کشورهای آسیاییست؟
نام چه شهریست که سه حرف اولش یکی از حشرات دو حرف دوم و سومش نام یکی از پایتختهای باستانی و چهار حرف آخرش داستان بلند است؟
نام یکی از شهرهای بلوچستان است که اگر حرف اولش را برداریم نام یکی از غذاها می شود؟
نام شهري است در نهج البلاغه كه اگر حرف دوم آن را حذف كنيم نام يك حيوان ميشود و اگر حرف آخر آن را حذف كنيم به معناي بينايي است؟
خواستیم خیانت مدعیان دروغین را بگوییم
که با حذف یا اضافه کردن حرف و کلمه
می خواهند بر باطل خود دلیل بیاورند
جواب معما ها بترتیب :
شقایق گرگ قمری
اردکان کرمان
خاش بصره