10 اردیبهشت 1404
عبدالمطلب 30 حائری 18 پ 36

28 دی 1401 – تدریس رساله جامع (احکام خوردن و آشامیدن)

28

تدریس رساله جامع – جلد 2 🌹

🌼 احکام – جلسه شماره 544

🌹 خوردن و آشامیدن ( 35 )

🥐 اکرام و احترام نان ( 3 )

🌷 تاریخ 1401.10.28

🌼 صفحه 592

💥 مسئله 1424




مطالب بیان شده در جلسه 👆👇

+(( به مناسبت * ص 591 مسأله ۱۴۲۲ *

  • اِکرام و اِحترام نان *
    گندم، مهم ترین ماده غذایی بشر است

رسول خدا (ص) : خَیْرُ طَعامِکُمُ الْخُبْزُ وَخَیْرُ فاکِهَتِکُمْ الْعِنَب؛
مستدرک الوسائل، ج 16، ص 393
بهترین خوراکتان نان
و بهترین میوه تان انگور است

نان برای لذّت بردن و پر خوردن نیست؛
بلکه عاملی برای توان یابی و عمل و نشاط
و کوشش در میدانهای زندگی و تکلیف است.
نان، عاملی برای نموّ و رشد، شکوفایی ذخایر فطری و عاطفی بشری، تلاشهای انسان در زندگی …

بحار ج 63 ص 270
رسول خدا(ص) : اَکْرِمُوا الْخُبْزَ وَ عَظِّمُوهُ
نان را بزرگ دارید و آن را محترم شمارید

فَاِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعالی اَنْزَلَ لَهُ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ
وَ اَخْرَجَ بَرَکاتِ الْاَرْضِ
که خدای متعال برای آن ،
برکاتی از آسمان فرو فرستاده
و برکات زمین را بیرون آورده است ؛

مِنْ کَرَامَتِهِ اَنْ لا یُقْطَعَ وَلا یُوطَأ
از جمله احترام گزاری به نان،
آن است که آن را نبرند و زیر پا نیندازند

کافی ج 6 ص 302
امام صادق(ع) این حکایت را از رسول خدا(ص) نقل می کند که آن حضرت به عده ای از همراهانش فرمود : « پیامبری به نام دانیال بود که روزی با دادن قرص نانی به صاحب یک کشتی
از او خواست تا او را سوار کشتی کند؛

امّا صاحب کشتی، آن را پرتاب کرد و گفت :
«نان به چه کار من می آید؟
نان آن قدر فراوان است که زیر پا لگدمال می شود.»
وقتی دانیال، این امر را مشاهده کرد، به آسمان دست بلند کرد
و گفت : خدایا ! نان را گرامی بدار.
دیدی که این بنده با نان چه کرد؟

خداوند بر اثر این دعا به آسمان فرمان داد که باران نبارد
و به زمین وحی کرد که مانند سفال خشکیده شود.
در نتیجه، قحطی فرا رسید تا آنجا که
مردم به جان یکدیگر افتادند تا همدیگر را بخورند؛

چنانچه دو زن که هر دو فرزند کوچک داشتند با هم قرار گذاشتند روز اوّل یکی از بچه ها و روز دوم، بچه دیگری را بخورند ؛
چون کودک اوّل را خوردند ونوبت به دومی رسید،
مادرش امتناع کرد، پس برای مرافعه نزد دانیال رفتند
و مطلب را به او ابلاغ کردند. دانیال با شنیدن این ماجرا گفت:

« یعنی امر گرسنگی شما به اینجا رسیده است که کودکان خود را می خورید؟ » آن وقت به سوی آسمان، دست بلند کرد و گفت : خداوندا ! فضل و رحمت خود را به ما باز گردان
و بی گناهان و کودکان را به گناه صاحب آن کشتی
و بی حرمتی او به نعمت خود، عذاب مکن.

امام صادق(ع) : دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلی عایِشَةَ فَرَأی کِسْرَةً
کادَ اَنْ تَطَأها فَاَخَذَها وَ اَکَلَها وَ قالَ یا حُمَیْراءُ
رسول خدا(ص) نزد عایشه رفت و تکه نانی دید که نزدیک بود آن تکه نان زیر پایش بماند . حضرت آن را برگرفت و خورد و فرمود : ای حمیرا !

کافی ج 6 ص 300 پیامبر عزیزمان فرمودند :
اَکْرِمِی جِوارَ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَیکِ فَاِنَّها لَمْ تَنْفِرْ عَنْ قَوْمٍ فَکادَتْ تَعُودُ اِلَیْهِمْ
نعمت خدا را همسایه خوبی باش که اگر نعمتها
از دست بروند به آسانی باز نمی گردند

وسائل الشیعه ج 24 ص 390
فضل بن یونس می گوید که امام رضا ع نزد من صبحانه خورد . در این هنگام کاسه ای آوردند
که زیر آن نان بود، فرمود :

اَکْرِمُوا الْخُبْزَ اَنْ یَکُونَ تَحْتَها وَقالَ لِی مُرِ الْغُلامَ
اَنْ یُخْرِجَ الرَّغِیفَ مِنْ تَحْتِ الْقَصْعَةِ؛
نان را گرامی تر از آن دارید که زیر کاسه باشد
و به من فرمود : به غلام بگو تکه نان را
از زیر کاسه در آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت بهترین مطالب و فایل های مذهبی

لیست شبکه های اجتماعی صادقیه: